سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 12:8 عصر
وقتی بچه بودم زنگ یه خونه رو که میزدم در نمیرفتم،
وامیستادم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد میشدم!
اونم محاسبه میکرد با خودش میگفت کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس این نیست!!
از همون طفولیت علم فیزیکم خوب بود :)))
نوشته شده توسط زیبا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ